پیش از انقلاب دیجیتال، دادههای مکانی (Location Data) ثابت بودند و به فروشگاههای ثابت و فیزیکی اشاره داشتند. امروزه به دلیل اینکه مردم قبل از ورود به مغازهها موبایل خودشان را چک میکنند، دادههای مکانی اهمیت ویژهای پیدا کرده است. شواهد نشان میدهد که جستجوی «از کجا بخرم» و «نزدیک من» در گوگل از سال ۲۰۱۷ دویست برابر بیشتر شده است. (Think with Google,2019) بعد از همهگیری کرونا این جستجوها ۷۰۰ درصد افزایش داشته است. این افزایش به دلیل بیشتر شدن تقاضاهای «محلی» از جمله: حملونقل محلی، خدمات ماشین و خدمات منزل محلی است. در آمازون، ۵۸ درصد از کل فروش متعلق به کسبوکارهای کوچک و متوسط بودهاند و این آمار از بین ۱.۹ میلیون کسبوکار آمریکایی است که از آمازون بهعنوان یک مارکت پلیس استفاده میکنند، استخراج شده است. (oom.com,2021)
در ادامه توصیههایی برای تبدیلشدن به کسبوکار مشتریمحور و متمرکز بر موقعیت مکانی را ارائه خواهیم داد:
مشتریان هدف را براساس موقعیت مکانی پیدا کنید
دادههای مکانی درک کسبوکارها را از local intent تغییر داده و تفاوت آن با صدها نقطهی ارتباط با مشتری را مشخص میکند. اگر شما صاحب یک کسبوکار B2B یا B2C یا B2B2C باشید بهطورکلی در ایجاد و یا پاسخ به نیازهای مشتریان موفق هستید. بااینحال اگر به پشت صحنهی کسبوکار خود نگاه کنید به گنجینهای از الگوهای مختلفی میرسید که تقاضاهای مشتریان محلی را نشان میدهد و میتواند تأثیر مارکتینگ را افزایش دهد. تغییر و برقراری تعادل در مارکتینگ بر اساس موقعیت مکانی در پاسخ به تقاضاها، باعث افزایش فروش کلی میشود. میدانیم که از سال ۲۰۱۹ حدود ۴۶ درصد از خریداران قبل از مراجعه حضوری به فروشگاه، فهرست اجناس و موجودی آن را بهصورت آنلاین بررسی میکنند. (HubSpot,2021) اما چقدر از مارکترها از این اطلاعات در سطح محصول برای افزایش تأثیر مارکتینگ بر اساس موقعیت مکانی استفاده میکنند؟
سفارشیسازی محتوا بر اساس موقعیت مکانی
چقدر از مخاطبانی که در شهرهای درحالتوسعه، شهرهای بزرگ، کسانی که در نزدیکی یک مرکز خرید و یا حومهي شهر زندگی میکنند، پیش از خرید به اطلاعات محلی اهمیت میدهند؟ حتی اگر محصول آنلاین خریداری شود بازهم اطلاعاتی مثل نظرات، خدمات پس از فروش و عرضه محصولات در یک موقعیت مکانی محلی باعث افزایش خریدهای آنلاین در مقایسه با محصولاتی که اطلاعات مکانی ندارند، میشود.
تطابق حریم خصوصی را بر اساس اطلاعات مکانی برنامهریزی کنید
دادههای مکانی با دو چالش بنیادی روبرو هستند: حریم خصوصی و اثبات ارزش جمعآوری اطلاعات برای مصرفکنندگان نهایی. هرچند این دو مرتبط هستند اما در درجه اول حریم خصوصی به نحوهی استفاده از دادههای مکانی وابسته بوده که به طور فزایندهای بر اساس رضایت است. ارزش جمعآوری اطلاعات وابسته به چگونگی اشتراکگذاری دادههای مکانی توسط مصرفکنندگان با شخص ثالث به جهت بهبود زندگی است. از استفاده از تاکسی گرفته تا استفاده از محصولات محلی. با درنظرگرفتن شیوهی مکان محوری کسبوکارها میتوانند حریم خصوصی خود را در سطح استان تنظیم کنند. یعنی کسبوکارها میتوانند از قوانین مختلف موجود در سراسر کشور استفاده کرده تا جریان ثابت و همراه دادههای موبایل را در اختیار داشته باشند.
«نزدیک من» و «مرکز سرویس» را بر اساس موقعیت مکانی تغییر دهید
کمپانیهای بسیار بزرگ – گوگل، فیسبوک و آمازون – روی سرویسهای تبلیغات مبتنی بر مکان سرمایهگذاری کرده و از آنها استفاده میکنند، بنابراین مارکترهای باهوش نیز باید این کار را انجام دهند. مثلاً محصول Google My Businesses را با تبلیغات محلی خود متصل کنید. در این صورت کسبوکارها میتوانند سریعاً استراتژی مکانمحور را برگزیده و از فرصتهای موجود برای مارکتینگ بهوسیله موقعیت مکانی استفاده کنند.
تاکتیکهای سئو را بر اساس موقعیت مکانی تغییر دهید
علاوه بر بهینهسازی حضور در لیستها و راهنماها، کمپانیها باید استراتژی سئوی خود را نیز به مکان محور تغییر دهند. استفاده از سئوی محلی برای مدتی بسیار محبوب بود، اما استفاده از اینسایت بهدستآمده از این سئوهای محلی و اتصال آن به استراتژیهای پولی در حال ظهور و گسترش است.
پیشازاین شرکتها تمرکز خود را روی بهینهسازی دامینهای درجه اول و سرچ ارگانیک Google میگذاشتند. اما با افزایش رقابت و تغییر نرخ تبدیل مخاطبان به مکان محور باعث شد تا کسبوکارها استراتژی خود را تغییر داده و تجدیدنظر کنند. با اتصال موجودی محلی، بومیسازی پیشنهادها و استفاده از اینسایت مصرفکنندگان، کسبوکارها میتوانند از طریق ایجاد سابدامینها و صفحات بر اساس موقعیت مکانی، درآمد خود را افزایش دهند.
سفارشیسازی مارکتینگ بر اساس دادههای مکانی، رویکرد مارکتینگ یکپارچه را به چالش کشیده و به طور گستردهای در صنعت مورداستفاده قرار میگیرد. از موجودی سهام محلی گرفته تا پیشنهادها و پروموشنهای محلی، تفکر مکان محور تجربهی کاربر و ارتباط او را کسبوکار را بهبود میبخشد.
البته برای بسیاری از مارکترها همچنان هدفگذاری مخاطبان اولویت اول است، ولی دادههای مکانی بهزودی بعد از محصول و قیمت به مهمترین محرک در مارکتینگ تبدیل خواهد شد. با افزایش محبوبیت بازاریابی برنامهای و محتوایی و ایجاد شدن کانالهای جدیدی مثل اینترنت اشیا،CTV و دستگاههای صوتی آدرسپذیر، بازاریابان و مارکترها با گزینههای زیادی برای پیداکردن مخاطب روبرو میشوند.
تفکر محلیمحور با سادهسازی این چالش به افزایش آگاهی از برند، افزایش درآمد و ارتباط با مصرفکنندگان در مکانهای مختلف کمک خواهد کرد و این مورد برای کسبوکارها از اهمیت ویژهای برخوردار است.