حتما برای شما هم پیش آمده که وسط تماشای یک ویدیو در یوتیوب یا اسکرول‌ کردن در اینستاگرام، با تبلیغی روبه‌رو شوید که انگار دقیقاً برای شما ساخته شده؛ طوری که ناخودآگاه روی آن کلیک کرده یا حداقل چند ثانیه‌ای مکث کرده‌اید. این اتفاق‌ها شانسی نیستند. پشت همه‌شان یک برنامه‌ریزی دقیق، تحلیل داده، شناخت رفتار کاربران و یک علم قوی وجود دارد به نام دیجیتال مارکتینگ.

دیجیتال مارکتینگ فقط تبلیغ در سطح اینترنت نیست. اینجا قرار نیست فقط بفروشید، بلکه باید اعتماد بسازید، ارتباط برقرار کنید و از همه مهم‌تر، در ذهن مخاطب بمانید. در ادامه با هم بررسی می‌کنیم که دیجیتال مارکتینگ دقیقاً چیست و چه کاربردهایی برای رشد کسب‌وکار شما دارد. همراهمان باشید.

مشاوره رایگان با تیم تبلیغات بازار

دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده

شاید اگر چند سال پیش درباره بازاریابی دیجیتال صحبت می‌کردیم، فقط یکی از زیرمجموعه‌های بازاریابی به ذهن‌تان می‌رسید. اما حالا شرایط فرق کرده. دیجیتال مارکتینگ دیگر یک شاخه فرعی نیست، بلکه خودش تبدیل به یک درخت پرشاخه شده که می‌شود با آن کمپین‌هایی حرفه‌ای، گسترده و موفق ساخت. اگر بخواهیم ساده بگوییم، دیجیتال مارکتینگ یعنی استفاده از ابزارها و کانال‌های دیجیتال برای رساندن پیام کسب‌وکار شما به گوش مخاطب.

حضور در دنیای دیجیتال؛ نه فقط آنلاین

در نگاه اول ممکن است فکر کنید دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده یعنی هر چیزی که آنلاین باشد؛ اما ماجرا فقط به اینترنت محدود نمی‌شود. بله، بسیاری از کانال‌های دیجیتال مثل وب‌سایت، شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات آنلاین و ایمیل‌ها در بستر اینترنت هستند. اما کانال‌هایی مثل پیامک هم در همین دسته قرار می‌گیرند. برای ارسال پیامک، شما به یک پنل دیجیتال نیاز دارید و مخاطب‌تان هم آن را با گوشی هوشمند دریافت می‌کند. پس این نوع ارتباط هم زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار می‌گیرد.

قدرت ترکیب‌پذیری؛ کنار هم بچینید و نتیجه بگیرید

دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده

دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده

یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های دیجیتال مارکتینگ این است که می‌توانید ابزارهای مختلف را مثل قطعات پازل کنار هم بگذارید و یک تصویر کامل بسازید. مثلاً ابتدا وب‌سایتی طراحی می‌کنید تا مخاطب با برندتان آشنا شود. بعد از آن، تبلیغات گوگل را راه می‌اندازید تا فروش را شروع کنید. هم‌زمان، سئو را جدی می‌گیرید تا بازدیدکننده‌هایی از طریق جست‌وجوهای طبیعی به سایت‌تان جذب شوند.

چند قدم جلوتر که رفتید و دیدید تعدادی از بازدیدکننده‌ها بدون خرید سایت را ترک می‌کنند، می‌توانید از ریتارگتینگ استفاده کنید. با تبلیغات هدفمند دوباره آن‌ها را نشانه بگیرید و بازگردانید. و البته مشتری‌هایی که قبلاً خرید کرده‌اند را هم فراموش نکنید؛ با پیامک یا ایمیل دوباره آن‌ها را به خرید دعوت کنید. این‌طوری، هم هزینه‌های تبلیغات‌تان پایین می‌آید و هم وفاداری مشتری‌ها بالا می‌رود.

چگونه پلن دیجیتال مارکتینگ بنویسیم؟

کاربردهای دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ به زبان ساده ابزاری قدرتمند برای هر کسب‌وکاری بوده که به دنبال رشد و دیده شدن است. این علم به شما کمک می‌کند تا با صرفه‌جویی در هزینه و دقت بیشتر، به مشتریان هدف خود دست یابید و درآمدتان را افزایش دهید.

درک عمیق‌تر از مشتری و طراحی استراتژی‌های هدفمند

با استفاده از ابزارهای دیجیتال می‌توانید نیازها و علایق مشتریان را به شکلی دقیق‌تر شناسایی کنید. این شناخت عمیق به شما اجازه می‌دهد تا محتوایی متناسب و کاربردی تولید کنید، خواه یک پست آموزشی، یک پیشنهاد خرید یا حتی یک پیام ساده.

مهم این است که پیامتان به شیوه درست به مخاطب برسد. انتخاب استراتژی دیجیتال مارکتینگ باید بر اساس نوع کسب‌وکار، مخاطب و اهداف شما باشد. برخی کسب‌وکارها بر سئو و وب‌سایت تمرکز می‌کنند، در حالی که برخی دیگر شبکه‌های اجتماعی یا تبلیغات ایمیلی و پیامکی را در اولویت قرار می‌دهند. هر رویکردی نیازمند یک استراتژی منسجم است تا نتایج مطلوبی برایتان داشته باشد.

تفاوت‌های بازاریابی B2B و B2C

در بازاریابی B2B (کسب‌وکار به کسب‌وکار)، مشتریان با منطق و آمار تصمیم می‌گیرند. بنابراین محتوای شما باید آموزشی و کاربردی باشد و نشان دهد که محصول یا خدمت شما چگونه به صرفه‌جویی در زمان، انرژی و هزینه آن‌ها کمک می‌کند. سئو و لینکدین از کانال‌های مهم در این مدل هستند.

اما در بازاریابی B2C (کسب‌وکار به مشتری نهایی)، تصمیم‌گیری اغلب بر اساس احساسات صورت می‌گیرد. باید محصول یا خدمات خود را به گونه‌ای ارائه دهید که هیجان‌انگیز باشد، مشکلی را سریع حل کند یا تجربه‌ای لذت‌بخش ایجاد کند. شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، در این مدل نقش کلیدی ایفا می‌کنند.

سرمایه‌گذاری هوشمندانه با داده‌ها و بازده بالا

دیجیتال مارکتینگ نه تنها به دیده شدن بیشتر برند شما کمک می‌کند، بلکه با امکان تحلیل داده‌ها، به شما اجازه می‌دهد تا رفتار مخاطبان را رصد کرده و کمپین‌های خود را بهینه کنید. این داده‌ها برای تصمیم‌گیری هوشمندانه و افزایش نرخ تبدیل بسیار مهم هستند.

یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال، کاهش هزینه‌ها و افزایش بازدهی است. با بودجه‌ای کمتر و هدف‌گذاری دقیق‌تر، می‌توانید مشتریان واقعی را جذب کنید. زیرا هر ریالی که خرج می‌کنید، قابل پیگیری و اندازه‌گیری است. این ویژگی‌ها دیجیتال مارکتینگ را به سرمایه‌گذاری هوشمندانه برای رشد پایدار کسب‌وکار شما تبدیل می‌کند.

با شاخه‌های مهم دیجیتال مارکتینگ آشنا شوید

شاخه‌های مهم دیجیتال مارکتینگ

شاخه‌های مهم دیجیتال مارکتینگ

اگر بخواهید کسب‌وکارتان را وارد فضای آنلاین کنید، باید با شاخه‌های اصلی دیجیتال مارکتینگ چیست آشنا شوید. هرکدام از این شاخه‌ها مثل یک ابزار هستند که اگر درست استفاده‌شان کنید، می‌توانند شما را به نتیجه‌های خیلی خوبی برسانند. از ایمیل گرفته تا موتورهای جست‌وجو، همه می‌توانند بخشی از استراتژی بازاریابی دیجیتال شما باشند. بیایید با هم به چند مورد مهم نگاهی بیندازیم.

ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)

ایمیل یکی از قدیمی‌ترین روش‌های بازاریابی دیجیتال است، اما هنوز هم یکی از پربازده‌ترین‌هاست. بر خلاف تصور بعضی از ما، ایمیل فقط برای اطلاع‌رسانی نیست. شما با ایمیل مارکتینگ می‌توانید یک ارتباط شخصی و نزدیک با مخاطبان خود بسازید؛ آن هم بدون هزینه‌های سنگین.

با ایمیل می‌توانید خبرنامه بفرستید، تخفیف‌های ویژه را معرفی کنید یا حتی فقط یادآوری کنید که برند شما همچنان حضور دارد و آماده ارائه خدمات است. البته قبل از هر چیز باید لیست ایمیل داشته باشید. پس تلاش کنید بازدیدکنندگان سایتتان را با پیشنهادهای جذاب مثل تخفیف یا محتوای ارزشمند، ترغیب به ثبت ایمیل کنند.

فراموش نکنید که دسته‌بندی لیست ایمیل و ارسال پیام‌های شخصی‌سازی‌شده، می‌تواند نرخ تعامل و فروش را چند برابر کند. چون هیچ‌کس دوست ندارد پیام‌های تکراری و بی‌هدف دریافت کند. پس با دقت، به هر مخاطب محتوای مناسب خودش را بفرستید.

هر آنچه باید درباره بهینه‌سازی اپ استورها بدانیم

بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)

هر بار که کسی سوالی در ذهنش شکل می‌گیرد، اولین کاری که می‌کند جستجو در گوگل است. اینجاست که باید شما هم حضور داشته باشید. بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM، راهی‌ست برای اینکه درست در همان لحظه که مخاطب به دنبال خدمات یا محصولی می‌گردد، شما جلوی چشمش باشید.

بازاریابی در این فضا به دو شکل انجام می‌شود: یکی ارگانیک یا همان سئو و دیگری تبلیغات پولی در گوگل. در روش ارگانیک، شما سایتتان را بر اساس اصول سئو بهینه می‌کنید. محتواهایی می‌نویسید که دقیقاً به نیاز مخاطب پاسخ دهند و گوگل هم به‌مرور شما را در نتایج بالاتر نشان می‌دهد.

اما اگر می‌خواهید سریع‌تر به نتیجه برسید، تبلیغات پولی گوگل گزینه خوبی‌ست. در این روش، برای کلمات کلیدی خاصی که فکر می‌کنید مشتری‌ها جستجو می‌کنند، تبلیغ می‌گذارید. فقط وقتی هزینه می‌دهید که روی تبلیغ‌تان کلیک شود، نه صرفاً برای دیده‌شدن.

بازاریابی محتوایی (Content Marketing)

در دنیای دیجیتال اگر بخواهید مخاطبان را جذب خودتان کنید و آن‌ها را بدون فشار برای خرید، همراه برندتان نگه دارید، باید به سراغ بازاریابی محتوایی بروید. این مدل بازاریابی درست نقطه مقابل تبلیغات مستقیم است. به‌جای اینکه محصولتان را با صدای بلند تبلیغ کنید، راه‌حلی برای یکی از مشکلات مخاطب ارائه می‌دهید؛ راه‌حلی که اگر بخواهد آن را اجرا کند، ممکن است به محصول یا خدمت شما نیاز داشته باشد.

بازاریابی با نیت کمک، نه فروش

وقتی با محتوای خوب و مفید به سراغ مخاطب می‌روید، او احساس می‌کند که به او اهمیت داده‌اید. چون به‌جای تبلیغ مستقیم، دارید به او آموزش می‌دهید، او را راهنمایی می‌کنید یا الهام‌بخشش می‌شوید. نتیجه؟ شما را به چشم یک منبع قابل‌اعتماد می‌بیند، نه صرفاً یک فروشنده. همین اعتماد باعث می‌شود که در زمان تصمیم‌گیری برای خرید، برند شما اولین گزینه‌ای باشد که به ذهنش می‌رسد.

محتوایی که تولید می‌کنید می‌تواند در قالب مقاله، ویدیو، پادکست، اینفوگرافی یا حتی یک پست ساده در شبکه‌های اجتماعی باشد. نکته مهم این است که محتوای شما باید ارزشمند و مداوم باشد؛ یعنی با یکبار انتشار محتوا انتظار معجزه نداشته باشید. بازاریابی محتوایی مثل کاشتن درخت است، نه روشن کردن آتش؛ باید صبر کنید، اما اگر درست پیش بروید، نتیجه‌اش ماندگار است.

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی (Social Media Marketing)

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

اگر دنبال جایی می‌گردید که بتوانید همزمان با هزاران نفر صحبت کنید، برندتان را معرفی کنید و حتی فروش داشته باشید، همین حالا به شبکه‌های اجتماعی فکر کنید. این فضاها از اینستاگرام و تیک‌تاک گرفته تا لینکدین و ایکس (توییتر سابق)، از شلوغ‌ترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ هستند. شما در این محیط‌ها می‌توانید با مخاطبانتان مستقیم وارد گفتگو شوید، برندتان را به شکل انسانی‌تری نمایش دهید و حس نزدیکی بیشتری ایجاد کنید.

سه راه استفاده از شبکه‌های اجتماعی در کسب‌وکار

بسته به نوع کسب‌وکار شما، شبکه‌های اجتماعی می‌توانند نقش‌های مختلفی داشته باشند. اگر فروشگاه فیزیکی دارید و وب‌سایت ندارید، ساخت یک پیج در اینستاگرام می‌تواند نقش ویترین شما را بازی کند که در آن بتوانید کار معرفی محصول، تعامل با مشتری و پاسخگویی را انجام دهید.

اگر سایت دارید و فروش‌تان آنلاین است، حضور فعال در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند موتور محرک برندتان باشد. می‌توانید از آن برای هدایت مخاطب به سایت، اطلاع‌رسانی، جذب لید یا اجرای کمپین‌های مناسبتی استفاده کنید.

چگونه UTM لینک بسازیم و تبلیغات خود را ردیابی کنیم؟

و اگر کل کسب‌وکار شما در بستر اینستاگرام شکل گرفته، باید استراتژی ویژه‌ای برای رشد فالوورها، تبدیل آن‌ها به مشتری و نگهداری‌شان داشته باشید. در این حالت، طراحی محتوای منظم و اجرای کمپین‌های فروش حساب‌شده، مهم‌ترین وظیفه شماست.

افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing)

اگر دنبال راهی هستید که بدون داشتن محصول یا خدمات خاصی، از فضای دیجیتال کسب درآمد کنید، افیلیت مارکتینگ یکی از بهترین انتخاب‌ها برای شماست. در این روش، شما به‌عنوان یک واسطه یا همکار فروش، محصولات یا خدمات یک برند را در کانال‌های خود معرفی می‌کنید. این معرفی می‌تواند در قالب مقاله بلاگ، ویدیوی یوتیوب، پست شبکه‌های اجتماعی یا حتی تبلیغات باشد.

لینک مخصوص شما، درآمد مخصوص شما

نقطه کلیدی در افیلیت مارکتینگ، یک لینک اختصاصی است. این لینک مخصوص شما طراحی می‌شود و وقتی مخاطب از طریق آن وارد سایت برند شود و خریدی انجام دهد، درصدی از فروش به شما می‌رسد. این درصد، همان کمیسیونی است که برند بابت فروش موفق پرداخت می‌کند. جالب است بدانید این مدل همکاری باعث می‌شود تا برندها حاضر باشند با افراد بیشتری کار کنند؛ چون فقط وقتی خریدی اتفاق می‌افتد، هزینه پرداخت می‌کنند.

موبایل مارکتینگ (Mobile Marketing)

امروز دیگر نمی‌توانیم لحظه‌ای بدون گوشی همراه‌مان زندگی کنیم. همین همراه همیشگی، تبدیل به یکی از مهم‌ترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال شده است. بازاریابی موبایلی یعنی شما با مخاطب‌تان از طریق موبایلش ارتباط برقرار ‌کنید؛ چه با یک پیامک ساده، چه با نوتیفیکیشن، چه از طریق تبلیغ در یک اپلیکیشن یا حتی یک QR کد کوچک که روی بسته‌بندی محصول چسبانده‌اید.

بهینه‌سازی اپ‌استورها (ASO)

اگر اپلیکیشنی دارید، باید آن را برای دیده ‌شدن در اپ‌استورها بهینه کنید؛ به این کار می‌گویند ASO یا همان بهینه‌سازی فروشگاه اپلیکیشن. درست مثل سئو در سایت، اینجا هم عنوان، توضیحات، آیکن و حتی امتیاز کاربران نقش مهمی دارند. با ASO می‌توانید کاری کنید که کاربران جدید راحت‌تر اپ شما را پیدا و دانلود کنند.

پوش نوتیفیکیشن

یکی از مؤثرترین ابزارهای موبایل مارکتینگ، پوش نوتیفیکیشن است. نوتیف‌هایی که روی صفحه گوشی مخاطب ظاهر می‌شوند، معمولاً خوانده می‌شوند. اگر متن نوتیفیکیشن شما درست انتخاب شده باشد، می‌تواند کاربر را مستقیم به اپ یا سایت ببرد. مثلاً یادآوری یک تخفیف یا یک محصول محبوب، خیلی خوب جواب می‌دهد.

تبلیغ درون برنامه‌ای

وقتی کاربر در حال استفاده از یک اپلیکیشن یا بازی است، احتمال توجهش به تبلیغات درون برنامه‌ای بالاست. این تبلیغات می‌توانند تصویری، ویدیویی یا حتی تعاملی باشند. مثلاً یک پیشنهاد تخفیف که فقط همان لحظه فعال است یا یک بازی کوچک که بعدش به لندینگ محصول هدایت می‌شود. اگر این تجربه مزاحمتی برای کاربر ایجاد نکند، هم تأثیر دارد و هم حس بد تبلیغی نمی‌دهد.

کیوآرکد

کیوآرکدها در ظاهر ساده‌اند، اما ابزار قدرتمندی هستند. با اسکن یک کد، مخاطب را مستقیم به هرجایی که بخواهید می‌برید؛ مثل صفحه محصول، فرم عضویت، لندینگ کمپین یا حتی اپلیکیشن‌تان در اپ‌استورها. استفاده از QR کد در بسته‌بندی محصول، پوستر، کارت ویزیت یا حتی پشت فاکتور، می‌تواند به‌شکل کاملاً بی‌دردسر، ترافیک برای کانال‌های دیجیتال شما ایجاد کند.

وبسایت مارکتینگ (Website Marketing)

وبسایت مارکتینگ

وبسایت مارکتینگ

اگر بخواهید یک پایگاه مرکزی برای تمام فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ خود داشته باشید، آن پایگاه همان وبسایت شماست. وبسایت نه‌تنها جایی برای معرفی محصول یا خدمت شماست، بلکه به‌نوعی ویترین برند شما در دنیای آنلاین به‌حساب می‌آید. در وبسایت مارکتینگ، شما تلاش می‌کنید با افزایش بازدید، جذب لیدهای باکیفیت و در نهایت بهبود نرخ تبدیل، بازدهی کسب‌وکارتان را بالا ببرید.

بهینه‌سازی برای دیده‌شدن؛ سئو فراموش نشود

اولین قدم برای موفقیت در وبسایت مارکتینگ، این است که اجازه بدهید مخاطبان شما را پیدا کنند. این کار با بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو یا همان SEO انجام می‌شود. وقتی وبسایت‌تان را براساس کلمات کلیدی مرتبط و پرجستجو بهینه‌سازی می‌کنید، شانس این را دارید که در نتایج گوگل بالا بیایید و توجه کاربران را جلب کنید. سئو فقط به نوشتن مقاله محدود نمی‌شود؛ ساختار سایت، سرعت بارگذاری، لینک‌سازی داخلی و حتی طراحی موبایل‌فرندلی هم تأثیر زیادی دارند.

آموزش افزایش نصب اپلیکیشن با ۲۰ روش تضمینی!

تبلیغات کلیکی هدفمند

اگر به‌دنبال راهی سریع‌تر برای افزایش ترافیک هستید، تبلیغات کلیکی یکی از گزینه‌های مناسب است. با پلتفرمی مثل بازار می‌توانید کمپین تبلیغاتی بسازید، بودجه تعیین کنید و مخاطبان مشخصی را هدف بگیرید. خوبی این روش این است که تنها زمانی هزینه پرداخت می‌کنید که کاربر واقعاً روی تبلیغ شما کلیک کند. در نتیجه اگر کمپین را درست طراحی کرده باشید، می‌توانید ترافیکی باکیفیت و سودآور جذب کنید.

بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)

بازاریابی درونگرا یکی از دوست‌داشتنی‌ترین شاخه‌های دیجیتال مارکتینگ محسوب می‌شود، چون در این روش شما مخاطب را دنبال نمی‌کنید، بلکه این مخاطب است که به‌صورت طبیعی به سمت برند شما جذب می‌شود. وقتی بتوانید محتوا و تجربه‌ای ارزشمند و قابل‌اعتماد برای مخاطبان ایجاد کنید، آن‌ها خودشان برای پیدا کردن شما اقدام می‌کنند.

جذب به‌جای فشار؛ تفاوت مهم بازاریابی درونگرا با دیگر روش‌ها

در بازاریابی درونگرا خبری از تبلیغات آزاردهنده یا پیام‌های ناخواسته نیست. شما با ارائه محتوای مفید، آموزش‌های کاربردی، ابزارهای رایگان یا پاسخ به دغدغه‌های رایج مخاطب، شرایطی ایجاد می‌کنید که او خودش شما را پیدا کند.

مثلا تصور کنید کسی در گوگل به دنبال راهی برای کاهش اضطراب باشد و به وبلاگ شما برسد که در آن راهکارهایی علمی و ساده معرفی کرده‌اید. همین فرد اگر محتوای شما را مفید بداند، احتمال زیادی وجود دارد که به برندتان اعتماد کند و بعد از مدتی به مشتری شما تبدیل شود.

اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing)

وقتی درباره اینفلوئنسر مارکتینگ صحبت می‌کنیم، منظورمان روشی از بازاریابی است که در آن برندها با افرادی همکاری می‌کنند که در میان دنبال‌کنندگانشان محبوبیت دارند و نظرشان معتبر است. این افراد می‌توانند محتوایی درباره یک برند یا محصول بسازند و به شکلی طبیعی آن را معرفی کنند. برخلاف تبلیغات سنتی که به‌طور مستقیم و بی‌پرده محصول را معرفی می‌کند، اینجا محتوا حالت دوستانه و واقعی‌تری دارد.

برای مثال، یک اینفلوئنسر در اینستاگرام ممکن است تجربه استفاده از یک کرم ضدآفتاب را به‌صورت ویدیو یا استوری با مخاطبانش به اشتراک بگذارد. همین توصیه ساده، به‌خاطر اعتمادی که مخاطبان به او دارند، می‌تواند به فروش بالا منجر شود.

این روش از بازاریابی جدید نیست

شاید فکر کنید اینفلوئنسر مارکتینگ چیزی است که تازه با ظهور شبکه‌های اجتماعی باب شده، اما در واقع ماجرا خیلی قدیمی‌تر است. حتی در مدرسه هم ممکن بود مدیر یا ناظم، حرفی را که از زبان معلم ورزش شنیده می‌شد، تأثیرگذارتر از حرف خودش بداند و از همین تکنیک استفاده کند. ما در بازاریابی، فقط این فرایند قدیمی را وارد دنیای دیجیتال کرده‌ایم.

اتوماسیون مارکتینگ (Marketing Automation)

اتوماسیون مارکتینگ

اتوماسیون مارکتینگ

اتوماسیون مارکتینگ یعنی استفاده از نرم‌افزارهایی که بعضی از کارهای تکراری و زمان‌بر دیجیتال مارکتینگ را به‌جای ما انجام می‌دهند. اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، بسیاری از وظایف دیجیتال مارکتر قابل تکرار هستند. ارسال خبرنامه، گزارش‌گیری از کمپین‌ها، تحلیل رفتار کاربرها و… همه کارهایی هستند که هر روز انجام می‌دهیم. حالا اگر این کارها به‌صورت خودکار انجام شوند، نه تنها زمان بیشتری برای کارهای استراتژیک و خلاقانه پیدا می‌کنیم، بلکه در هزینه‌های اجرایی هم صرفه‌جویی می‌کنیم.

چگونه با تبلیغات درون برنامه‌ای فروش خود را چند برابر کنیم؟

مدیریت کمپین‌ها بدون دردسر

یکی از کاربردهای مهم اتوماسیون مارکتینگ، بررسی و مدیریت کمپین‌های تبلیغاتی است. شما می‌توانید کمپین‌هایی را که در پلتفرم‌های مختلف اجرا می‌کنید، در یک داشبورد جامع دنبال کنید. این سیستم‌ها معمولاً گزارش‌های دقیقی از عملکرد کمپین‌ها ارائه می‌دهند؛ مثل نرخ کلیک، نرخ تبدیل، یا هزینه جذب هر مشتری. این یعنی دیگر لازم نیست بین چندین ابزار جابه‌جا شوید تا بفهمید کدام کمپین بهتر عمل کرده است.

نظم دادن به شبکه‌های اجتماعی

با استفاده از اتوماسیون سوشال مدیا می‌توانید انتشار محتوا در شبکه‌های اجتماعی را نظم دهید. کافی است محتوای خود را از قبل آماده کنید، زمان انتشار را مشخص کرده و بعد باقی کار را به ابزار بسپارید. این روش به‌ویژه زمانی مفید است که چند کانال اجتماعی دارید و می‌خواهید در همه‌شان حضور منظم داشته باشید.

ویدئو مارکتینگ و پادکست مارکتینگ

در دنیای امروز، همه‌چیز با سرعت جلو می‌رود و مخاطب‌ها هم دیگر مثل قبل حوصله خواندن متن‌های طولانی را ندارند. برای همین، خیلی از کسب‌وکارها به‌سمت محتوایی رفته‌اند که هم راحت‌تر دیده و شنیده شود و هم بهتر در ذهن بماند. ویدئو مارکتینگ و پادکست مارکتینگ دقیقاً به همین دلیل اهمیت پیدا کرده‌اند؛ چون با تصویر و صدا، حرف دل شما را به ساده‌ترین شکل ممکن به گوش مخاطب می‌رسانند.

چرا ویدئو مارکتینگ انقدر مؤثر است؟

ویدئو یکی از جذاب‌ترین ابزارهای بازاریابی دیجیتال است. شما با یک ویدئوی ساده می‌توانید احساس، داستان و حتی مزیت رقابتی برندتان را منتقل کنید؛ آن هم فقط در چند دقیقه. مثلاً اگر دوره‌های آموزشی دارید، کافی است در یک ویدئو کوتاه توضیح بدهید که این دوره چه کمکی به مخاطب می‌کند. این نوع محتوا نه‌تنها اعتماد بیشتری ایجاد می‌کند، بلکه نرخ تبدیل بالاتری هم دارد. چون مخاطب راحت‌تر تصمیم می‌گیرد که روی لینک ثبت‌نام کلیک کند یا محصول شما را بخرد.

پادکست مارکتینگ؛ همراه همیشگی برای مخاطب

پادکست‌ها به‌ویژه در سال‌های اخیر محبوبیت زیادی پیدا کرده‌اند. یکی از مزیت‌های مهم پادکست این است که مخاطب می‌تواند هنگام رانندگی، پیاده‌روی یا حتی انجام کارهای خانه، آن را گوش بدهد. این یعنی شما فرصت دارید تا بدون نیاز به تصویر، پیامتان را منتقل کنید. اگر بتوانید پادکست‌هایی تولید کنید که محتوای آموزشی، الهام‌بخش یا سرگرم‌کننده داشته باشند، شنونده به‌مرور به شما اعتماد می‌کند و راحت‌تر به سمت خرید یا تعامل نزدیک‌تر با برندتان می‌آید.

آشنایی با نرم‌افزارهای دیجیتال مارکتینگ؛ ابزارهایی برای حرفه‌ای شدن

نرم‌افزارهای دیجیتال مارکتینگ

نرم‌افزارهای دیجیتال مارکتینگ

وقتی از ابزار دیجیتال مارکتینگ صحبت می‌کنیم، منظور فقط شبکه‌های اجتماعی یا سایت‌ها نیست. منظور ما مجموعه‌ای از نرم‌افزارهاست که به شما در اجرای بهتر، سریع‌تر و دقیق‌تر برنامه‌های بازاریابی کمک می‌کنند. این ابزارها، بخشی از کارهایی را که به‌صورت دستی و زمان‌بر انجام می‌دادید، به‌شکل خودکار انجام می‌دهند. مثلاً آنالیز رفتار کاربران، زمان‌بندی انتشار پست، بررسی بازخوردها یا حتی ارسال ایمیل تبلیغاتی.

چگونه از هوش مصنوعی در تبلیغات استفاده کنیم؟

از ابزارهای معروف در این حوزه می‌توانیم به Google Analytics برای تحلیل سایت، Google Ads برای تبلیغات کلیکی، Search Console برای بررسی سئوی سایت، یا CRM برای مدیریت ارتباط با مشتری اشاره کنیم. این ابزارها صرف‌نظر از اینکه کسب‌وکار شما بزرگ است یا کوچک، به شما اجازه می‌دهند تا حرفه‌ای‌تر تصمیم بگیرید.

ابزارهای آماری و تحلیلی؛ چشم‌های تیزبین بازاریاب

برای اینکه بفهمید مخاطبان‌تان از کجا می‌آیند، به چه چیزهایی علاقه دارند و در سایت شما چطور رفتار می‌کنند، به ابزارهای تحلیل نیاز دارید. ابزارهایی مثل Google Analytics، SimilarWeb، Clicky یا Alexa به شما نشان می‌دهند کدام صفحات سایت عملکرد بهتری دارند، کاربران بیشتر از کجا وارد می‌شوند و در کدام مرحله از خرید، شما را ترک می‌کنند. این داده‌ها به شما کمک می‌کنند تا کمپین‌های بعدی‌تان را دقیق‌تر طراحی کرده و هزینه‌تان را در جای درستی خرج کنید.

ابزارهای تعامل اجتماعی؛ پل ارتباطی با مخاطب

برای اینکه در دل مخاطبان‌تان جا باز کنید، باید با آن‌ها ارتباط داشته باشید. ابزارهایی مثل اینستاگرام، تلگرام، توئیتر یا حتی لینکدین این امکان را به شما می‌دهند تا با مشتریان صحبت کنید، نظرات آن‌ها را بشنوید، نیازهای‌شان را بفهمید و بازخورد بگیرید. این ارتباط مستمر باعث می‌شود تا مخاطب احساس کند که برند شما واقعی و قابل اعتماد است، نه یک لوگوی بی‌روح.

ابزارهای بررسی نظر مشتری؛ گوش دادن به صدای بازار

مشتری فقط خریدار نیست؛ شریک شما در توسعه برند است. ابزارهایی مثل Yotpo، Trustpilot یا Feefo به مشتریان اجازه می‌دهند تا نظرشان را درباره محصول یا خدمات شما ثبت کنند. این نظرها هم برای شما حکم راهنمای بهبود دارند، هم برای مخاطبان جدید اعتبار ایجاد می‌کنند. چون مردم به تجربه‌های واقعی بیشتر از هر تبلیغی اعتماد می‌کنند.

ابزارهای وبلاگ‌نویسی؛ محتوای ارزشمند بسازید

اگر به تولید محتوا اهمیت می‌دهید، باید با ابزارهای وبلاگ‌نویسی آشنا باشید. پلتفرم‌هایی مثل WordPress، HubSpot، ویرگول یا بلاگفا به شما کمک می‌کنند تا محتوای آموزنده و جذاب منتشر کنید. این محتوا هم سئو را تقویت می‌کند، هم باعث می‌شود تا در ذهن مخاطب بمانید. محتوای خوب، یکی از بهترین راه‌ها برای ایجاد اعتماد است.

مدیریت مشتری با CRM

یکی از ابزارهایی که نباید از آن غافل شوید، نرم‌افزار CRM است. این ابزار مخصوص مدیریت ارتباط با مشتری طراحی شده و تقریباً در همه مراحل بازاریابی دیجیتال به‌دردتان می‌خورد. شما می‌توانید اطلاعات مشتریان، سابقه خرید، علایق، نیازها و حتی زمان‌بندی تماس یا پیگیری را در یک سیستم مرکزی ثبت کنید.

با داشتن اطلاعات کامل می‌توانید پیام بازاریابی را متناسب با هر مشتری طراحی کنید. مثلاً اگر می‌دانید فلان مشتری اخیراً محصول خاصی خریده، می‌توانید تخفیف خرید بعدی را فقط برای او ارسال کنید. این نوع شخصی‌سازی باعث می‌شود تا وفاداری مشتری بیشتر شده و تجربه خرید لذت‌بخش‌تری داشته باشد.

تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی؛ دو مسیر، یک مقصد

تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی

تفاوت بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی

احتمالا مثل بسیاری از صاحبان کسب‌وکار یا علاقه‌مندان به مارکتینگ، این سؤال را در ذهن دارید که «بازاریابی دیجیتال با بازاریابی سنتی چه فرقی دارد؟» پاسخ کوتاه این است که هر دو یک هدف دارند؛ رساندن پیام به مخاطب. اما راهی که می‌روند، زمین تا آسمان با هم فرق دارد. بیایید با هم این تفاوت‌ها را دقیق‌تر و ساده‌تر بررسی کنیم.

از تلویزیون تا تیک‌تاک؛ تفاوت در رسانه

در بازاریابی سنتی، شما برای رساندن پیام‌تان سراغ رسانه‌هایی می‌روید که همه آن‌ها را می‌شناسند؛ مثل تلویزیون، رادیو، بیلبورد، روزنامه و مجله. اما در بازاریابی دیجیتال، پای رسانه‌هایی وسط است که در تلفن همراه، لپ‌تاپ یا تبلت شما هستند؛ مثل وب‌سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی، اپلیکیشن‌ها، ایمیل و حتی پیامک. با دیجیتال مارکتینگ می‌توانید در همان لحظه‌ای که کاربر گوشی‌اش را باز می‌کند، پیام‌تان را در قالب یک استوری اینستاگرام، یک بنر تبلیغاتی یا یک پیامک هدفمند به او برسانید.

تبلیغات CGI چیست؟ ۷ نمونه موفق در ایران

مخاطب هدف؟ دقیق‌تر از همیشه

در بازاریابی سنتی، پیام شما به طیف بزرگی از مردم می‌رسد، اما لزوماً همه آن‌ها مخاطب هدف شما نیستند. مثلا یک آگهی در تلویزیون شاید میلیون‌ها بیننده داشته باشد، اما چند درصدشان واقعاً به محصول شما نیاز دارند؟

بازاریابی دیجیتال این مشکل را تا حد زیادی حل کرده. شما می‌توانید دقیقاً مخاطبانی را انتخاب کنید که به کسب‌وکار شما نزدیک‌ترند. مثلاً تبلیغ رستوران‌تان را فقط به ساکنان منطقه خودتان نشان بدهید، یا برای افرادی که قبلاً از سایت شما بازدید کرده‌اند، ایمیل شخصی‌سازی‌شده بفرستید. این یعنی هزینه کمتر و اثربخشی بیشتر.

هزینه کمتر، نتیجه بهتر

یکی از مزایای مهم بازاریابی دیجیتال، صرفه‌جویی در هزینه‌هاست. شما با بودجه‌ای کمتر نسبت به تبلیغات سنتی، می‌توانید کمپینی راه بیندازید که بازدهی بسیار بالاتری دارد. علاوه بر این، در بازاریابی دیجیتال می‌توانید دقیقاً بسنجید که از هر هزار تومان خرج‌تان، چقدر بازگشته است. چیزی که در تبلیغات تلویزیونی یا بیلبوردی به‌سادگی قابل اندازه‌گیری نیست.

گفت‌وگوی واقعی با مخاطب

در بازاریابی سنتی، شما فقط پیام‌تان را می‌گویید و تمام. مخاطب هم معمولاً فقط شنونده است. اما در دنیای دیجیتال، مخاطب می‌تواند بلافاصله واکنش نشان بدهد، نظرش را بگوید، کامنت بگذارد، پیام خصوصی بدهد یا حتی خرید کند.

اگر مشتری ناراضی باشد، در همان لحظه می‌توانید از او دلجویی کنید و اگر سوالی دارد، سریع پاسخ بدهید. این گفتگوهای فوری و دوسویه، یکی از ارزشمندترین فرصت‌هایی است که بازاریابی دیجیتال در اختیار شما می‌گذارد.

تغییر سریع بر اساس داده‌ها

در تبلیغات سنتی، اگر اشتباهی رخ دهد، اصلاح آن زمان‌بر و پرهزینه است. اما در دیجیتال مارکتینگ، اوضاع فرق می‌کند. شما می‌توانید براساس داده‌هایی که در لحظه در اختیار دارید، تصمیم‌گیری کنید و کمپین‌تان را به‌سرعت بهبود بدهید.

مثلاً اگر ببینید یک تبلیغ گوگل ادز خوب جواب نمی‌دهد، می‌توانید کیوردهای آن را تغییر دهید. یا اگر متوجه شوید کاربران زیادی یک ایمیل خاص را باز نکرده‌اند، محتوای آن را ویرایش و دوباره ارسال کنید. این سرعت در تطبیق، برگ برنده دیجیتال مارکتینگ است.

گزارش‌گیری دقیق، مثل آب خوردن

در بازاریابی سنتی نمی‌توانید با اطمینان بگویید که چند نفر به آگهی شما توجه کرده‌اند یا چه کسانی بعد از دیدن آن، خرید کرده‌اند. اما در بازاریابی دیجیتال، همه‌چیز قابل اندازه‌گیری است. از تعداد بازدیدها گرفته تا نرخ کلیک و میزان فروش. این اطلاعات به شما کمک می‌کنند تا تصمیم‌های بهتر بگیرید و قدم‌های بعدی را آگاهانه بردارید.

محله‌ یا دنیا؟ هر دو در دسترس شماست

با روش‌های سنتی، معمولاً محدود به یک محدوده جغرافیایی خاص هستید. ولی دیجیتال مارکتینگ به شما اجازه می‌دهد تا در هر جایی که مخاطب دارید، دیده شوید؛ چه در یک کوچه از تهران، چه در چند کشور مختلف. حتی اگر کسب‌وکارتان کوچک است، می‌توانید با ابزارهایی مثل سئوی محلی، تبلیغات گوگل یا حتی پیامک هدفمند، در همان محله‌ای که حضور دارید مشتری پیدا کنید.

دیجیتال مارکتینگ دنیای بزرگی است که دست شما را برای خلاقیت، هدف‌گیری دقیق و مدیریت هوشمندانه باز می‌گذارد. حالا که تفاوت‌هایش را با روش‌های سنتی را دیدید، حتماً بهتر می‌دانید که چرا کسب‌وکارها بیش از پیش به این مسیر رو آورده‌اند.

کلمات جادویی و تاثیرگذار در فروش + نمونه واقعی

چگونه قدم به قدم وارد دنیای دیجیتال مارکتینگ شویم؟

ورود به دنیای دیجیتال مارکتینگ

ورود به دنیای دیجیتال مارکتینگ

اگر شما هم مثل بسیاری از صاحبان کسب‌وکار نگران هدررفت بودجه در کمپین‌های بازاریابی هستید، کاملاً طبیعی‌ست. کسی دلش نمی‌خواهد پول و وقتش صرف تبلیغاتی شود که خروجی درستی ندارند. اما خبر خوب این است که با یک استراتژی درست، قابل‌اجرا و البته منعطف می‌توانید در بازاریابی دیجیتال موفق شوید. بیایید با هم قدم‌به‌قدم پیش برویم تا بدانیم چطور باید وارد این مسیر شویم.

اول از همه، مخاطب‌تان را بشناسید

در دیجیتال مارکتینگ همه‌چیز از «مخاطب هدف» شروع می‌شود. تا زمانی که ندانید دقیقاً قرار است با چه کسی صحبت کنید، هیچ‌کدام از ابزارهای دیجیتال به دردتان نمی‌خورند. باید بدانید مشتری شما چند ساله است، چه جنسیتی دارد، اهل کجاست، چقدر درآمد دارد و علاقه‌مند به چه چیزهایی‌ست. این اطلاعات را می‌توانید از ابزارهایی مثل Google Analytics، اینسایت اینستاگرام یا حتی بررسی رقبا به‌دست بیاورید.

مثلاً اگر متوجه شوید اکثر فالوورهای شما خانم‌های ۲۰ تا ۳۰ ساله ساکن تهران هستند، استراتژی محتوا و تبلیغتان را دقیق‌تر می‌چینید. حالا اگر همین مخاطب ورزشکار باشد و اهل خرید آنلاین، می‌توانید حتی از طریق پیامک هدفمند یا تبلیغات کلیکی، خیلی دقیق با او ارتباط بگیرید.

بودجه‌تان را هوشمندانه مشخص کنید

بعد از شناخت مخاطب، نوبت به مشخص‌کردن بودجه است. قرار نیست هزینه‌های بالا شما را از حرکت باز دارد. حتی با بودجه کم هم می‌شود شروع کرد، به‌شرطی که درست خرجش کنید. تبلیغات زودبازده مثل تبلیغ در گوگل یا تبلیغات پیامکی انتخاب‌های خوبی هستند که سریع نتیجه می‌دهند و می‌توانند به درآمد اولیه شما کمک کنند.

برای شروع، نیازی نیست سراغ همه کانال‌ها بروید. یک یا دو راه را امتحان کنید، ببینید کدام بهتر جواب می‌دهد، بعد سراغ بقیه بروید. این‌طوری هم در هزینه صرفه‌جویی می‌کنید و هم احتمال خطا را پایین می‌آورید.

بدون هدف، هیچ کاری نکنید

هر حرکت شما در دیجیتال مارکتینگ باید برای رسیدن به هدفی مشخص باشد. مثلاً بخواهید فروش از طریق سایت را ۲۰٪ بیشتر کنید، یا آگاهی از برندتان را بین جوانان افزایش دهید. این اهداف باید قابل‌اندازه‌گیری و زمان‌دار باشند. مثلاً بگویید «در ۳ ماه آینده نرخ تبدیل بازدیدکننده به خریدار را ۱۵٪ بیشتر می‌کنیم».

برای پیگیری این اهداف، باید شاخص‌هایی مثل CTR (نرخ کلیک)، CPL  (هزینه جذب لید)،ROI  (نرخ بازگشت سرمایه) و CAC (هزینه جذب مشتری) را زیر نظر داشته باشید. این شاخص‌ها به شما کمک می‌کنند تا بفهمید کجای کارید و چه تغییری باید بدهید. اگر مثلاً دیدید نرخ تبدیل خوب است ولی هزینه جذب لید بالاست، شاید لازم باشد تبلیغتان را بهینه کنید یا سراغ کانال دیگری بروید.

استراتژی بازاریابی را بر اساس شرایط خودتان انتخاب کنید

همه کانال‌ها برای همه کسب‌وکارها مناسب نیستند. شما باید ببینید مخاطب‌تان کجاست، بودجه‌تان چقدر است و دنبال چه هدفی هستید. مثلاً اگر بودجه اولیه کمی دارید، بهتر است با تبلیغات کلیکی شروع کنید، چون سریع جواب می‌دهد. بعد که کمی درآمد داشتید، می‌توانید سراغ استراتژی‌های بلندمدت‌تری مثل سئو یا بازاریابی محتوایی بروید.

همچنین اگر مخاطب‌تان در اینستاگرام فعال است، شاید کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ هم برایتان مفید باشد. ولی لازم نیست حتماً سراغ اینفلوئنسرهای بزرگ بروید؛ همکاری با میکرو اینفلوئنسرها هم می‌تواند تاثیر زیادی داشته  و مقرون‌به‌صرفه‌تر باشد.

بهینه‌سازی آخر کار نیست، همیشه همراه شماست

بزرگ‌ترین مزیت دیجیتال مارکتینگ همین است که می‌توانید مدام مسیرتان را اصلاح کنید. هیچ کمپینی از همان اول کامل نیست. ممکن است تبلیغ شما خوب نمایش داده شود ولی کلیک نگیرد؛ یا کلیک زیادی داشته باشد ولی فروش نداشته باشد. در این صورت، با کمک داده‌هایی که از پلتفرم‌هایی مثل بازار می‌گیرید، می‌توانید عنوان، تصویر، متن یا حتی مخاطب هدف را عوض کنید.

۲۳ نکته طراحی بنرهای تبلیغاتی

مثلاً اگر دیدید بیشتر کسانی که روی تبلیغ کلیک می‌کنند خرید نمی‌کنند، شاید لازم باشد لندینگ پیج را اصلاح کنید. یا اگر نرخ کلیک پایین است، شاید تیتر تبلیغتان جذاب نیست. این‌که بتوانید در لحظه کمپین را تغییر دهید و بهتر کنید، دقیقاً همان چیزی است که بازاریابی دیجیتال را از روش‌های سنتی جدا می‌کند.

آینده دیجیتال مارکتینگ از دریچه تکنولوژی‌های نو

آینده دیجیتال مارکتینگ

آینده دیجیتال مارکتینگ

اگر بخواهیم درباره آینده دیجیتال مارکتینگ صحبت کنیم، باید اول از همه نگاهی به تغییراتی بیندازیم که همین حالا هم در حال وقوع‌اند. تکنولوژی‌هایی مثل هوش مصنوعی (AI)، واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR)، به‌سرعت در حال تغییر دادن شیوه تعامل برندها با مخاطبان‌شان هستند. شما هم اگر می‌خواهید عقب نمانید، وقت آن رسیده که این فناوری‌ها را بهتر بشناسید و ببینید چطور می‌توانید در استراتژی بازاریابی‌تان از آن‌ها استفاده کنید.

هوش مصنوعی؛ موتور محرک بازاریابی آینده

اگر تا دیروز هوش مصنوعی فقط یک ایده آینده‌نگرانه بود، حالا دیگر بخشی جدایی‌ناپذیر از دنیای دیجیتال مارکتینگ شده است. همین حالا اکثر پلتفرم‌های تبلیغاتی و اتوماسیون مارکتینگ، از هوش مصنوعی برای تحلیل داده‌ها، شناسایی رفتار کاربران و حتی بهینه‌سازی تبلیغات استفاده می‌کنند.

با استفاده از هوش مصنوعی می‌توانید مخاطبان هدف را بهتر و دقیق‌تر شناسایی کنید. مثلاً بفهمید چه ساعتی از روز بیشتر آنلاین هستند یا بیشتر از چه نوع محتوایی استقبال می‌کنند. این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا پیام بازاریابی‌تان را در زمان درست، به فرد درست و با پیام درست برسانید.

محتوای تولیدشده با هوش مصنوعی؛ کمک‌کننده اما نه همه‌چیز

تولید محتوا یکی دیگر از حوزه‌هایی است که هوش مصنوعی در آن وارد شده و سرعت کار را بالا برده است. حالا می‌توانیم با کمک ابزارهایی مثل چت‌بات‌ها یا تولیدکننده‌های خودکار متن و تصویر، خیلی سریع‌تر محتوا تولید کنیم. ولی یادتان نرود که محتوا، فقط ترکیبی از کلمات یا تصویر نیست. از هوش مصنوعی برای ایده‌پردازی، تحلیل داده یا حتی شروع نوشتن کمک بگیرید، اما اصل محتوا را همیشه خودتان مدیریت کنید.

تبلیغات هوشمندتر؛ نشان‌دادن پیام در جای درست

یکی از قابلیت‌های مهم هوش مصنوعی، همین تبلیغات هدفمند است. شما می‌توانید با کمک یادگیری ماشین، تبلیغ خود را دقیقاً به کسی نشان دهید که احتمال خرید دارد. مثلاً کسی که در حال جستجوی «بهترین کفش ورزشی برای دویدن» است، خیلی بیشتر از یک مخاطب عمومی آماده خرید است. حالا شما می‌توانید او را هدف بگیرید، در لحظه مناسب به او برسید و فروش را افزایش دهید.

چرا از ربات دانلود و نصب فیک استفاده نکنیم؟

واقعیت افزوده و واقعیت مجازی؛ تجربه‌ای واقعی در دنیای دیجیتال

بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف بازاریابی دیجیتال نسبت به فروش حضوری این است که مشتری نمی‌تواند محصول را از نزدیک ببیند یا لمس کند. اما واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) آمده‌اند تا این فاصله را کم کنند.

حالا یک قدم جلوتر برویم. واقعیت مجازی این امکان را به شما می‌دهد تا دنیای برند خودتان را بسازید. کافی‌ است کاربر هدست VR را بزند و وارد یک محیط تعاملی شود که کاملاً تحت‌تأثیر برند شماست. انگار وارد فروشگاه فیزیکی شما شده و از نزدیک همه‌چیز را تجربه می‌کند. این سطح از درگیری مخاطب، تأثیر عمیقی بر تصمیم‌گیری او خواهد گذاشت.

این فناوری‌ها دیگر فقط ایده‌هایی آینده‌نگرانه نیستند. همین حالا در حال استفاده‌اند و آینده نزدیک، برای برندهایی روشن خواهد بود که زودتر از بقیه با آن‌ها همراه شوند. پس اگر می‌خواهید در دنیای دیجیتال مارکتینگ پیشرو باشید، باید از همین حالا به فکر استفاده از این ابزارها باشید و تجربه‌ای متفاوت برای مخاطبان‌تان بسازید.

سخن پایانی

حالا که با دنیای دیجیتال مارکتینگ و کاربردهای آن آشنا شدیم، احتمالاً شما هم مثل ما به این نتیجه رسیده‌اید که دیگر نمی‌شود کسب‌وکاری را تصور کرد که بی‌نیاز از بازاریابی دیجیتال باشد. این مسیر، فقط راهی برای تبلیغ نیست؛ فرصتی است برای ساختن ارتباط‌های واقعی، جذب مشتریان وفادار و رشد پایدار در دنیایی که هر روز دیجیتالی‌تر می‌شود. پس قدم اول را بردارید، یاد بگیرید، ابزارها را بشناسید و شروع کنید به ساختن برندی قدرتمند در دنیای دیجیتال. زیرا آینده از آن کسانی است که بلدند چطور دیده شوند.

منبع: business.adobe.com