فرض کنید مشتری شما همین حالا با گوشی‌اش روی کاناپه لم داده، در حال چک کردن پیام‌ها، جستجو در گوگل یا بالا و پایین کردن اینستاگرام است. حالا اگر برند شما درست در همین لحظه و در همین فضا خودش را به او معرفی کند، شانس دیده ‌شدن و حتی فروش‌تان چند برابر نمی‌شود؟ بازاریابی موبایلی دقیقاً یعنی همین! اینکه باهوش باشید و در جایی ظاهر شوید که مخاطب‌تان بیشترین حضور را دارد. آماده‌اید تا با دنیای بازاریابی موبایلی بیشتر آشنا شوید؟ همراهمان باشید.

مشاوره رایگان با تیم تبلیغات بازار

موبایل مارکتینگ چیست و چرا باید آن را جدی بگیریم؟

شما هر روز چند بار تلفن همراه‌تان را چک می‌کنید؟ احتمالاً جواب‌تان مثل خیلی از افراد دیگر، عدد بالایی است. واقعیت این است که تلفن همراه بخشی جدانشدنی از زندگی روزمره‌ ما شده و دقیقاً به همین دلیل، بازاریابی موبایلی یا “موبایل مارکتینگ” یکی از پایه‌های اصلی ارتباط برندها با شماست.

وقتی از بازاریابی موبایلی چیست صحبت می‌کنیم، منظور فقط تبلیغات در گوشی‌ها نیست. موضوع اصلی این است که برندها تلاش می‌کنند تا در بهترین زمان، با بهترین روش و از طریق گوشی یا تبلتی که همیشه همراه شماست، پیامی را برسانند که برا‌یتان مفید باشد، نه مزاحم.

موبایل؛ بیشتر از یک وسیله‌ی ارتباطی

امروز دیگر گوشی هوشمند فقط وسیله‌ای برای تماس نیست. شما با موبایل ایمیل می‌خوانید، از سایت‌ها بازدید می‌کنید، خرید کرده و اپلیکیشن نصب می‌کنید و البته در شبکه‌های اجتماعی حضور دارید. این یعنی برندها دیگر نمی‌توانند از کنار موبایل ساده رد شوند. چون شما درست همین‌جا هستید.

گوگل هم به این موضوع توجه داشته. آماری که منتشر کرده نشان می‌دهد که جستجوهای موبایلی از سال ۲۰۱۵ از جستجوهای دسکتاپ بیشتر شده‌اند. این یعنی اگر کسی الان دنبال چیزی بگردد، به‌احتمال زیاد از گوشی‌اش استفاده می‌کند، نه از لپ‌تاپ.

موبایل مارکتینگ؛ از کجا شروع شد و به کجا رسید؟

در ابتدا، وقتی حرف از Mobile Marketing چیست می‌زدند، بیشتر منظورشان ارسال پیامک تبلیغاتی بود. اما با پیشرفت گوشی‌های هوشمند و دسترسی آسان‌تر به اینترنت، دامنه‌ این نوع بازاریابی هم خیلی گسترده‌تر شد. الان دیگر برندها می‌توانند با استفاده از اپلیکیشن، نوتیفیکیشن، پیام درون‌برنامه‌ای، تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی موبایلی و حتی ایمیل موبایل-فرندلی، مستقیماً با شما در ارتباط باشند.

بازاریابی موبایلی؛ شاخه‌ای مستقل یا بخشی از دیجیتال مارکتینگ؟

عده‌ای مثل توربان، نویسنده‌ معروف حوزه تجارت الکترونیک، می‌گویند که موبایل مارکتینگ زیرمجموعه تجارت موبایلی است. اما بعضی‌ها اعتقاد دارند که این نوع بازاریابی آن‌قدر گسترده و مهم شده که باید به‌عنوان یک شاخه‌ی جداگانه در نظر گرفته شود. در هر دو حالت، موضوع اصلی این است که شما هر جا باشید، موبایل‌تان هم با شماست؛ پس برندها هم باید آنجا حاضر باشند.

تعریف ساده و قابل‌فهم از بازاریابی موبایلی

اگر بخواهیم خیلی خلاصه و بدون اصطلاحات تخصصی توضیح دهیم، بازاریابی موبایلی یعنی
ارتباط مؤثر با مشتری از طریق دستگاهی که همیشه در جیب یا دست اوست. تعریف‌های رسمی‌تر هم هستند. مثلاً داشینسکی می‌گوید: “Mobile Marketing چیست ابزاری‌ست برای متصل کردن شرکت‌ها با مشتری‌ها در زمان و مکان مناسب، با استفاده از پیام‌های مستقیم.”

یا مثلاً انجمن بازاریابی موبایلی (MMA) تأکید می‌کند که: “موبایل مارکتینگ یعنی مجموعه‌ای از اقدام‌ها که کمک می‌کنند تا شرکت‌ها با مخاطب‌شان ارتباط تعاملی و شخصی‌سازی‌شده داشته باشند.”

از مزایای کم‌نظیر موبایل مارکتینگ چه می‌دانید؟

مزایای موبایل مارکتینگ

اگر همین حالا هم موبایل‌تان دم دست‌تان است، تعجب نکنید! شما تنها نیستید. خیلی از ما صبح با صدای آلارم گوشی بیدار می‌شویم، قبل از خواب آخرین نوتیفیکیشن‌ها را چک می‌کنیم و در طول روز تقریباً همه‌ کارها را با گوشی انجام می‌دهیم. این عادت روزمره ما، دقیقاً همان چیزی است که بازاریاب‌ها رویش حساب باز می‌کنند. چون حضور گوشی در زندگی‌مان، فرصت‌های طلایی برای برندها ایجاد کرده تا با ما راحت‌تر ارتباط بگیرند.

دسترسی آسان به حجم بالایی از مخاطبان

موبایل مارکتینگ یعنی حضور برند شما در جیب مشتری. شاید هیچ روش بازاریابی دیگری مثل بازاریابی موبایلی نتواند این‌قدر راحت و سریع به دست مخاطب برسد. وقتی آمارها می‌گویند ۷۹٪ کاربران موبایل، گوشی‌شان را بلافاصله بعد از بیدار شدن چک می‌کنند، یعنی شما در یکی از خصوصی‌ترین لحظه‌های روز مخاطب حضور دارید. حالا این عدد را ضربدر میلیون‌ها نفر کنید. متوجه می‌شوید که اگر بخواهید در دنیای دیجیتال امروز دیده شوید، باید جایی باشید که چشم مخاطب آنجاست، یعنی روی صفحه گوشی‌اش.

تجربه‌ای کاملاً شخصی و دوستانه

تلفن همراه برای خیلی‌ها مثل یک دوست نزدیک است. از این رو، ارتباطی که از طریق گوشی شکل می‌گیرد، حال و هوای صمیمی‌تری دارد. شما اگر پیام یا پیشنهاد ویژه‌ای را مستقیماً روی گوشی مخاطب بفرستید، احتمال این‌که آن پیام دیده و بررسی شود خیلی بیشتر از زمانی‌ست که همان پیام را مثلاً در یک بنر وب‌سایت یا تبلیغ تلویزیونی پخش کنید. چون این‌جا، شما وارد دایره‌ خصوصی او شده‌اید. در واقع موبایل مارکتینگ کمک‌تان می‌کند تا برندتان فقط یک نام تجاری نباشد، بلکه به یک “آشنا” در ذهن مخاطب تبدیل شود.

سرعت بالا در برقراری ارتباط

یکی دیگر از جذابیت‌های بازاریابی موبایلی این است که همه‌چیز در لحظه اتفاق می‌افتد. فرض کنید یک پیام کوتاه یا نوتیفیکیشن برای معرفی یک پیشنهاد ویژه ارسال می‌کنید؛ ظرف چند ثانیه بعد، هزاران نفر آن را می‌بینند. تحقیقات نشان داده که بیش از ۹۰٪ پیامک‌ها در کمتر از سه دقیقه خوانده می‌شوند. این یعنی اگر پیام درستی را در زمان مناسبی بفرستید، احتمال این‌که توجه مخاطب را جلب کنید، خیلی بالا می‌رود.

در حالی‌که نرخ باز شدن ایمیل فقط ۶٪ است، نرخ پاسخگویی به پیامک می‌تواند تا ۴۵٪ هم برسد. پس اگر به دنبال تاثیر سریع و مستقیم هستید، موبایل مارکتینگ گزینه‌ای است که نباید نادیده بگیرید.

تعامل دائمی با کاربر در هر زمان و مکان

مزیت دیگر موبایل مارکتینگ، حضور مداوم شما در کنار مخاطب است؛ نه‌فقط از نظر جغرافیایی، بلکه از نظر ذهنی. چون تلفن همراه، همیشه همراه است. مخاطب شما ممکن است در صف بانک باشد، در مترو نشسته باشد، منتظر نوبت دکتر بوده یا حتی در خانه روی مبل لم داده باشد. در تمام این لحظات، گوشی در دست اوست و شما می‌توانید در کنار او باشید.

اینجاست که اهمیت زمان‌بندی و ارسال درست پیام مشخص می‌شود. چون موبایل مارکتینگ این امکان را به شما می‌دهد که دقیقاً در زمانی وارد شوید که مخاطب آمادگی دریافت پیام را دارد.

ایجاد احساس نزدیکی و اعتماد بیشتر

وقتی شما از طریق موبایل با مشتری در ارتباط هستید، به‌تدریج نوعی اعتماد شکل می‌گیرد. مخصوصاً اگر پیام‌هایی که ارسال می‌کنید، واقعاً برای مخاطب ارزش داشته باشند. در این صورت نه‌تنها مزاحم به نظر نمی‌رسید، بلکه کم‌کم به منبعی قابل اعتماد برای او تبدیل می‌شوید. این ارتباط نزدیک باعث می‌شود تا نرخ بازگشت مشتری هم بالاتر برود. یعنی مخاطب نه‌فقط یک‌بار، بلکه چندبار با برند شما ارتباط برقرار کرده و حتی آن را به دیگران معرفی کند.

چرا موبایل مارکتینگ برگ برنده بازاریاب‌هاست؟

موبایل مارکتینگ برگ برنده بازاریاب‌ها

وقتی درباره بازاریابی صحبت می‌کنیم، هیچ ابزاری مثل موبایل به شما این فرصت را نمی‌دهد که تا این حد به مخاطب نزدیک شوید. تلفن همراه حالا دیگر فقط یک وسیله ارتباطی نیست؛ یک همراه تمام‌وقت بوده که همیشه در دسترس، روشن و متصل است.

موبایل، صمیمی‌ترین پل ارتباطی با مشتری

اگر بخواهید با کسی ارتباط واقعی برقرار کنید، باید وارد فضای شخصی‌اش شوید. موبایل دقیقاً همان فضای شخصی است. خیلی‌ها حاضر نیستند حتی گوشی‌شان را چند دقیقه به دیگران بدهند. حالا تصور کنید پیام شما مستقیماً در همین دستگاه ظاهر شود. یعنی شما به یکی از خصوصی‌ترین لایه‌های ارتباطی فرد وارد شده‌اید؛ جایی که کم‌تر برند یا رسانه‌ای به آن راه دارد. این نزدیکی باعث می‌شود تا مخاطب احساس کند که دارید دقیقا با خود او صحبت می‌کنید.

تصمیم‌گیری و خرید لحظه‌ای

گاهی وقت‌ها فقط چند ثانیه زمان دارید تا نظر مخاطب را جلب کنید. موبایل این فرصت را فراهم می‌کند که اگر کاربر به خرید محصولی علاقه‌مند شد، همان لحظه وارد سایت شود، اطلاعات را بخواند و حتی پرداخت را هم انجام دهد. سرعت تصمیم‌گیری و اجرای خرید در موبایل، قابل مقایسه با هیچ پلتفرم دیگری نیست. این یعنی شما فقط با یک پیشنهاد خوب و زمان‌بندی درست، می‌توانید خرید را قطعی کنید.

سریع‌ترین راه برای کسب اطلاعات

فرقی نمی‌کند در صف فروشگاه باشید یا وسط یک مهمانی؛ هر وقت بخواهید درباره چیزی اطلاعات بگیرید، اولین گزینه‌ای که سراغش می‌روید موبایل است. حتی کسانی که پشت میز کار ترجیح می‌دهند از لپ‌تاپ استفاده کنند، در لحظه‌های سریع و تصمیم‌گیری‌های فوری، به موبایل پناه می‌برند. پس اگر شما اطلاعات برندتان را در دسترس موبایل‌دارها قرار دهید، شانس دیده شدن‌تان خیلی بیشتر می‌شود.

محتوای دیجیتال بیشتر روی موبایل مصرف می‌شود

دیگر لازم نیست برای دیدن یک ویدیو، باز کردن یک پادکست یا چک کردن ایمیل، پای لپ‌تاپ بنشینیم. اکثر ما این کارها را در گوشی انجام می‌دهیم؛ چه در خانه باشیم، چه در مسیر رفت‌وآمد به محل کارمان. شبکه‌های اجتماعی، خبرها، پیام‌ها و فایل‌های صوتی را تقریباً همیشه با گوشی باز می‌کنیم. همین رفتار مخاطب به شما می‌گوید که باید محتوای‌تان را طوری آماده کنید که در موبایل به خوبی دیده و راحت مصرف شود.

دسترسی به ابزارهای دقیق برای تحلیل رفتار کاربر

یکی از مزایای بزرگ بازاریابی موبایلی چیست، این است که می‌توانید رفتار کاربر را دقیق‌تر تحلیل کنید. چون موبایل یک ابزار تحلیلی قدرتمند هم هست. سنسورهای مختلف مثل موقعیت جغرافیایی، الگوی استفاده از اپلیکیشن‌ها و حتی زمان‌بندی استفاده از اینترنت، به شما کمک می‌کنند تا بفهمید مخاطب‌تان کی، کجا و چطور با محتوای شما تعامل دارد. این داده‌ها برای برنامه‌ریزی کمپین‌های بعدی، مثل طلا ارزش دارند.

موبایل دست شما را برای خلاقیت باز می‌گذارد

بازاریابی فقط به معنای تبلیغات مستقیم نیست. گاهی لازم است با ایده‌های جذاب و متفاوت، مخاطب را شگفت‌زده کنید. خوشبختانه موبایل این امکان را به شما می‌دهد که از روش‌های متنوعی استفاده کنید؛ از ارسال پیامک گرفته تا نوتیفیکیشن‌های هوشمند، اپلیکیشن‌های اختصاصی، بازی‌های تعاملی و حتی کمپین‌های مبتنی بر موقعیت مکانی. همه این‌ها، دست‌تان را برای خلاقیت باز می‌گذارند و برند شما را متفاوت جلوه می‌دهند.

اگر تا امروز به موبایل به‌عنوان یک ابزار ارتباطی ساده نگاه کرده‌اید، حالا وقتش است نگاه‌تان را عوض کنید. موبایل، دنیایی‌ست پر از فرصت برای بازاریاب‌هایی که بلدند به موقع، با زبان درست و در فضای مناسب با مخاطب‌شان صحبت کنند.

قدم‌به‌قدم تا ساخت یک استراتژی موبایل مارکتینگ موفق

ساخت استراتژی موبایل مارکتینگ موفق

اگر می‌خواهید از بازاریابی موبایلی بیشترین نتیجه را بگیرید، باید یک استراتژی مشخص و فکرشده برایش داشته باشید. این‌طور نباشد که فقط چون همه سراغ موبایل رفته‌اند، شما هم بدون برنامه وارد این فضا شوید. هر کسب‌وکار شرایط خودش را دارد و استراتژی موبایل مارکتینگ هم باید با توجه به نوع فعالیت شما و رفتار کاربران‌تان تنظیم شود. اجازه بدهید با هم به اولین و مهم‌ترین قدم‌ها برای طراحی این مسیر نگاهی بیندازیم.

قدم اول: مخاطب‌شناسی؛ پایه و اساس استراتژی شما

شما نمی‌توانید با هرکسی مثل بقیه رفتار کنید. شناخت دقیق مخاطب، نقطه شروع هر استراتژی بازاریابی است، مخصوصاً در موبایل مارکتینگ. این‌جاست که مفهوم “پرسونای خریدار” به کار می‌آید. تصور کنید می‌خواهید برای یک نفر خاص، پیام بفرستید؛ نه برای جمعیت بی‌چهره‌ای از کاربران. پرسونای خریدار یعنی همین؛ یعنی ساخت یک نمایه فرضی از مشتری مورد نظر‌تان.

برای ساخت این پرسونای دقیق، لازم است به ویژگی‌هایی مثل سن، جنسیت، موقعیت مکانی، علایق، نوع شغل، دغدغه‌ها و حتی اپلیکیشن‌هایی که استفاده می‌کند، توجه کنید. اما چون موبایل در مرکز توجه ماست، باید حتماً رفتار موبایلی او را هم بشناسید. مثلاً بفهمید چقدر از موبایل برای گشت‌وگذار در اینترنت استفاده می‌کند یا آیا دوست دارد خرید آنلاینش را با گوشی انجام بدهد یا نه.

رفتار موبایلی کاربران را جدی بگیرید

شاید در ظاهر ساده به‌نظر برسد، ولی بررسی دقیق رفتار کاربر هنگام استفاده از موبایل می‌تواند برگ برنده‌ای برای شما باشد. مثلاً اگر بدانید بیشتر کاربران‌تان از طریق گوشی به سایت شما سر می‌زنند، قطعاً طراحی موبایل‌فرندلی برای سایت‌تان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. یا اگر بفهمید که کاربران در زمان خاصی بیشتر به نوتیفیکیشن‌ها واکنش نشان می‌دهند، می‌توانید ارسال پیام‌ها را بر همان اساس تنظیم کنید.

طبق آمار، حدود ۶۵٪ ایمیل‌ها ابتدا روی گوشی باز می‌شوند. یعنی اگر ایمیلی برای کاربر می‌فرستید که طراحی موبایل‌پسند نداشته باشد، شانس دیده شدنش را از دست داده‌اید. یا اینکه ۴۸٪ کاربران جستجوهای خود را با موبایل شروع می‌کنند؛ این یعنی باید محتوای سایت‌تان، محصولات‌تان و حتی تبلیغات‌تان برای صفحه‌نمایش کوچک موبایل هم کاملاً خوانا و قابل فهم باشد.

سراغ داده‌های واقعی بروید

اگر تا الان مشتری‌های زیادی نداشته‌اید و هنوز داده کافی در اختیار ندارید، اشکالی ندارد. شما می‌توانید از گزارش‌های جهانی معتبر استفاده کنید تا درک اولیه‌ای از رفتار کاربران موبایلی به دست بیاورید. این داده‌ها هرچند مربوط به کشورهای دیگر هستند، ولی برای شروع دید خوبی به شما می‌دهند. مثلاً اینکه ۹۵٪ بزرگسالان برای دسترسی به اطلاعات از گوشی استفاده می‌کنند، نشانه واضحی است که شما هم باید استراتژی‌تان را حول این ابزار بچینید.

در کنار این، پیشنهاد می‌کنیم به سراغ ابزارهایی مثل Google Analytics بروید. با استفاده از این ابزار می‌توانید ببینید که چقدر از ترافیک سایت شما از طریق موبایل می‌آید. این اطلاعات به شما کمک می‌کنند تا بفهمید که آیا وقت آن رسیده که روی نسخه موبایل سایت‌تان بیشتر کار کنید یا نه.

تصویر واضحی از مشتری موبایلی بسازید

در پایان این مرحله، شما باید تصویری نسبتاً کامل از مشتری موبایلی خود داشته باشید. کسی که نه‌تنها به خدمات یا محصولات‌تان نیاز دارد، بلکه ترجیح می‌دهد مسیر رسیدن به آن را از طریق گوشی طی کند. این تصویر باید ویژگی‌هایی مثل محل زندگی، سطح تحصیلات، علایق، نحوه تعامل با محتوا، سبک خرید و عادت‌های موبایلی را پوشش دهد. وقتی این تصویر را بسازید، می‌توانید خیلی راحت‌تر تصمیم بگیرید که از کدام کانال استفاده کنید، چه زمانی پیام بفرستید و با چه لحنی با مخاطب صحبت کنید.

طراحی استراتژی موبایل مارکتینگ یعنی اینکه شما دقیقاً بدانید چه کسی را هدف قرار می‌دهید، چطور با او ارتباط برقرار می‌کنید و چطور می‌توانید او را به خرید یا تعامل با برندتان ترغیب کنید. همه چیز از شناخت مخاطب شروع می‌شود و بعد کم‌کم شکل می‌گیرد.

قدم دوم: هدف‌گذاری شفاف برای بازاریابی موبایلی

وقتی شناخت دقیقی از مخاطب داشته باشید، وقت آن است که مسیرتان را مشخص کنید. یعنی بدانید دقیقاً به کجا می‌خواهید برسید. بدون هدف، هر تلاشی در موبایل مارکتینگ شبیه حرکت در مه است. شما باید با کمک تیم‌تان، هدف‌های روشن و قابل اندازه‌گیری تعیین کنید تا بدانید که دارید در مسیر درست پیش می‌روید یا نه.

از همین حالا شروع کنید به بررسی وضعیت فعلی

قبل از هر چیزی، بهتر است با یک سوال ساده شروع کنید: الان چه فعالیت‌هایی را با موبایل انجام می‌دهیم؟ این سوال کمک می‌کند تا نگاهی به وضعیت فعلی داشته باشید. مثلاً ببینید آیا سایت‌تان موبایل‌فرندلی هست؟ آیا تا حالا کمپین پیامکی راه انداخته‌اید؟ اپلیکیشن دارید یا نه؟ پاسخ به این سوال‌ها پایه‌ محکمی برای هدف‌گذاری شما می‌سازد.

گاهی ممکن است متوجه شوید که تا الان فعالیت خاصی در زمینه موبایل نداشتید. اشکالی ندارد. همین شناخت به شما می‌گوید که نقطه شروع‌تان کجاست. از طرفی اگر تا اینجا چند قدمی هم برداشته‌اید، می‌توانید با ارزیابی دقیق عملکردتان بفهمید که کدام روش‌ها جواب داده‌اند و کدام‌ها نه.

عملکرد گذشته، راهنمای انتخاب مسیر آینده

Mobile Marketing چیست

در ادامه باید بپرسید که تا اینجا موبایل مارکتینگ چقدر برای‌مان کار کرده؟ این سوال خیلی مهم است چون نشان می‌دهد که چه چیزی برای مخاطب موبایلی شما جذاب بوده و چه چیزی نه. مثلاً اگر متوجه شدید که بیشتر ترافیک‌تان از موبایل می‌آید ولی نرخ تبدیل (Conversion Rate) پایین است، یعنی باید روی بهینه‌سازی تجربه کاربری موبایلی تمرکز بیشتری بگذارید.

از طرف دیگر، شاید یک کمپین خاص مثل ارسال نوتیفیکیشن یا پیامک تبلیغاتی خوب عمل کرده و کلی تعامل ایجاد کرده باشد. پس این روش را می‌توانید در برنامه‌های آینده‌تان به شیوه پررنگ‌تری در نظر بگیرید.

هدفتان را واقعی انتخاب کنید

بعد از بررسی وضعیت و عملکرد گذشته، وقتش رسیده که هدف‌گذاری مشخصی انجام دهید. این‌جا باید از خودتان بپرسید که  می‌خواهیم از بازاریابی موبایلی دقیقاً چه چیزی به دست بیاوریم؟ این هدف می‌تواند افزایش تعداد نصب اپلیکیشن باشد، یا بیشتر شدن تعداد سفارش‌هایی که از طریق گوشی ثبت می‌شوند. حتی شاید هدف شما فقط تعامل بیشتر کاربران در شبکه‌های اجتماعی باشد. هرچه هست، آن را دقیق و واقعی تعریف کنید.

فراموش نکنید که اهداف شما باید متناسب با مخاطب‌تان و امکانات کسب‌وکارتان باشد. نمی‌شود انتظار داشت یک فروشگاه کوچک ناگهان به اندازه یک برند بزرگ، ترافیک موبایلی جذب کند. ولی می‌توان با هدف‌گذاری درست، قدم‌به‌قدم جلو رفت و نتیجه‌های قابل قبولی گرفت.

مسیر خود را واضح و مشخص کنید

داشتن هدف، یعنی شما می‌دانید قرار است با موبایل مارکتینگ به چه نتیجه‌ای برسید. وقتی این هدف را دقیق مشخص کنید، بقیه مراحل مثل انتخاب ابزار، طراحی کمپین، تولید محتوا و حتی سنجش نتیجه، خیلی راحت‌تر پیش می‌روند. در واقع این هدف است که به تمام تلاش‌های بازاریابی موبایلی‌تان جهت می‌دهد.

پس حالا که شناخت خوبی از مخاطب به دست آورده‌اید، وقت آن است که هدف‌گذاری دقیق و واقع‌بینانه‌ای انجام دهید. این قدم شاید ساده به‌نظر برسد، اما نقش بسیار مهمی در موفقیت یا شکست کمپین‌های موبایلی شما دارد.

قدم سوم: شاخص‌های کلیدی عملکرد را جدی بگیرید

تا وقتی که معیار نداشته باشید، نمی‌توانید بفهمید تلاش‌تان چقدر موفق بوده. در بازاریابی موبایلی هم مثل هر نوع بازاریابی دیگر، باید دقیق و شفاف بدانید که دنبال چه عددهایی هستید. شاخص‌های کلیدی عملکرد یا همان KPIها مثل چراغ راه هستند که نشان می‌دهند مسیرتان را درست آمده‌اید یا نه.

کاربران چقدر با شما درگیر می‌شوند؟

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که باید بسنجید، میزان درگیرسازی کاربران است. یعنی ببینید کاربرانی که وارد اپ یا سایت‌تان می‌شوند، چقدر با شما تعامل دارند. آیا فقط نگاه می‌کنند و می‌روند یا واقعاً کلیک می‌کنند، اسکرول کرده، ثبت‌نام می‌کنند و خرید انجام می‌دهند؟ شما باید بتوانید این رفتارها را اندازه بگیرید.

مثلاً مدت‌زمانی که کاربر در اپ مانده، تعداد صفحاتی که دیده یا این‌که چند نفر گزینه‌های تعامل مثل دریافت اعلان یا پر کردن فرم را انجام داده‌اند، همه از زیرمجموعه‌های همین شاخص هستند. وقتی می‌دانید کاربران چقدر درگیر می‌شوند، راحت‌تر می‌توانید تجربه موبایلی آن‌ها را بهبود بدهید و در نهایت فروش بیشتری داشته باشید.

چند نفر جذب شده‌اند؟

در ادامه باید سراغ جذب کاربران بروید. ببینید طی یک بازه زمانی مشخص، چند نفر از طریق موبایل وارد دنیای برند شما شده‌اند. این جذب می‌تواند نصب اپلیکیشن باشد، ثبت‌نام در خبرنامه موبایلی، یا حتی اولین ورود به سایت شما از طریق گوشی.

این عددها به شما کمک می‌کنند تا بفهمید که استراتژی‌تان تا چه اندازه کاربران جدید را به سمت‌تان کشانده است. اگر می‌بینید با وجود تبلیغات و هزینه‌هایی که انجام داده‌اید، هنوز ورودی‌های موبایلی پایین است، یعنی باید دوباره نگاهی به مسیر جذب بیندازید.

هر کاربر چقدر برای شما سود دارد؟

وقتی کاربران جذب شدند، باید بدانید که به‌طور میانگین هر کدام چقدر برای‌تان درآمد دارد. این شاخص را با عنوان درآمد متوسط هر کاربر (ARPU) می‌شناسند. کافی است مجموع درآمدی که از طریق موبایل به دست آورده‌اید را بر تعداد کاربران فعال‌تان تقسیم کنید. اگر عدد پایینی به دست آمد، احتمالاً لازم است ارزش‌گذاری‌های پیشنهادی‌تان مثل تخفیف‌ها، بسته‌های اشتراکی یا خدمات ویژه را بازبینی کنید تا درآمد از هر کاربر بیشتر شود.

مشتریان‌تان تا کی با شما می‌مانند؟

شاخص مهم بعدی ارزش طول عمر مشتری (CLV) است. این شاخص نشان می‌دهد که هر کاربر موبایلی، در طول زمانی که با شماست، چقدر برای‌تان درآمد می‌سازد. مثلاً شاید یک کاربر فقط یک‌بار خرید کند ولی دیگری چند ماه با شما بماند و چندین بار خرید انجام دهد. اینجاست که CLV اهمیت پیدا می‌کند.

شما باید کاربران وفادار را شناسایی کنید و روی حفظ آن‌ها تمرکز بیشتری داشته باشید. افزایش CLV یعنی تلاش‌های شما فقط روی فروش لحظه‌ای نیست، بلکه دارید رابطه‌ای پایدار با کاربر می‌سازید.

نصب اپلیکیشن چقدر برایتان هزینه دارد؟

اگر اپلیکیشن دارید، باید بدانید نصب گرفتن چقدر برای‌تان تمام می‌شود. به این می‌گویند هزینه به ازای هر نصب (CPI). کافی است کل مبلغی را که برای یک کمپین نصب اپ هزینه کرده‌اید، بر تعداد نصب‌ها تقسیم کنید. اگر عدد بالا رفت، شاید جای کمپین یا نحوه تبلیغ‌تان ایراد دارد. هر چقدر CPI را پایین‌تر بیاورید، به این معناست که بهینه‌تر تبلیغ کرده و منابع مالی‌تان را درست‌تر خرج می‌کنید.

کاربران تا چند وقت به برند شما بازمی‌گردند؟

در پایان به یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها می‌رسیم و آن هم چیزی نیست جز نرخ نگهداشت یا Retention Rate. شما باید بدانید از بین تمام کسانی که یک‌بار اپ را نصب کرده‌اند یا سایت را دیده‌اند، چند نفر بعد از گذشت مثلاً یک ماه، هنوز با شما هستند. این شاخص نشان می‌دهد که کاربران واقعاً به برند شما علاقه دارند یا فقط یک بار سر زده‌اند و دیگر برنگشته‌اند.

اگر نرخ بازگشت پایین باشد، یعنی باید بیشتر روی وفاداری کاربر کار کنید. شاید تجربه کاربری خوب نبوده یا پیام‌رسانی شما جذاب نبوده است. پس KPIها فقط عدد نیستند، پشت هر کدام‌شان پیام روشنی برای بهتر شدن وجود دارد.

قدم چهارم: همه‌چیز را زیر ذره‌بین بگیرید

تکنیک‌های موبایل مارکتینگ

اگر تا اینجا با ما همراه بوده‌اید، یعنی می‌دانید که چه کسی مخاطب شماست، چه می‌خواهید به او بگویید و موفقیت برای‌تان چه معنایی دارد. اما حالا وقت آن رسیده که به‌صورت واقعی عملکردتان را بسنجید. نه از روی حدس و گمان، بلکه با داده‌های دقیق. این کار بدون رصد متریک‌های بازاریابی موبایلی ممکن نیست.

رفتار کاربران موبایلی را بشناسید

اولین جایی که باید به آن سر بزنید، بخش Mobile Behavior در گوگل آنالیتیکس است. این بخش به شما می‌گوید که کاربرانی که از طریق موبایل وارد سایت شده‌اند، چه واکنشی به محتوای شما داشته‌اند. مثلاً چقدر در سایت مانده‌اند؟ چه صفحاتی را دیده‌اند؟ سریع خارج شده‌اند یا بیشتر گشت‌وگذار کرده‌اند؟ وقتی بفهمید دقیقاً چطور با موبایل‌شان در سایت‌تان حرکت می‌کنند، راحت‌تر می‌توانید محتوا را بهینه‌سازی کنید.

اگر مثلاً می‌بینید که کاربران موبایلی زیاد وارد سایت شده اما سریع خارج می‌شوند، یعنی یک جای کار در نسخه موبایل ایراد دارد. شاید فونت خیلی ریز است یا دکمه‌ها سخت کلیک می‌شوند.

نرخ تبدیل از طریق موبایل را بسنجید

یکی دیگر از اطلاعات مهم، Mobile Conversion است. این قسمت نشان می‌دهد که آیا مخاطبان موبایلی‌تان به مشتری تبدیل شده‌اند یا نه. یعنی خرید کرده‌اند، فرم پر کرده‌ یا در خبرنامه ثبت‌نام کرده‌اند؟ اگر نرخ تبدیل پایین است، باید صفحات فرود یا فرم‌های‌تان را برای موبایل بازبینی کنید.

شاید دکمه خرید خیلی پایین صفحه قرار گرفته یا فرم طولانی است و کاربر با گوشی حال و حوصله پر کردن آن را ندارد. در این مرحله لازم است همان نگاهی را که به نسخه دسکتاپ سایت دارید، به نسخه موبایل هم داشته باشید. چون بخش زیادی از کاربران، فقط از طریق گوشی وارد سایت‌تان می‌شوند.

ببینید کاربران از چه راهی وارد شده‌اند

در گوگل آنالیتیکس، بخش Site Content را باز کنید. در اینجا، متریک‌هایی مثل PageViews (تعداد مشاهده صفحات) و Bounce Rate (نرخ پرش کاربر) خیلی مهم هستند. حالا روی منوی “Secondary Dimension” کلیک کرده و از منوی “Users” گزینه “Device Category” را انتخاب کنید. این کار باعث می‌شود تا ببینید که هر صفحه از سایت، چقدر بازدید از موبایل داشته و کاربران موبایلی چقدر در آن ماندگار شده‌اند.

مثلاً ممکن است ببینید صفحه‌ای که در دسکتاپ خیلی خوب کار می‌کند، در نسخه موبایل افت عملکرد دارد. این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا اولویت‌بندی انجام دهید که کدام صفحات را سریع‌تر بهینه‌سازی کنید.

ببینید کاربران موبایلی دنبال چه هستند

وقتی اطلاعات را بررسی می‌کنید، می‌فهمید که دقیقاً چه عبارات جستجویی باعث شده کاربران موبایلی به سایت شما برسند. این داده‌ها خیلی ارزشمندند. چون به شما می‌گویند که مخاطب با گوشی‌اش دنبال چه چیزی بوده و چه انتظاری از شما داشته.

مثلاً اگر می‌بینید که اغلب کاربران با جستجوی “قیمت تبلیغات در اپلیکیشن بازار” به شما رسیده‌اند ولی شما صفحه‌ای درباره قیمت ندارید، باید به سرعت یک صفحه ساده و موبایل‌پسند برایش درست کنید. با این کار هم تجربه کاربری را بهتر می‌کنید و هم نرخ تبدیل را بالا می‌برید.

پس اگر استراتژی موبایل مارکتینگ را جدی گرفته‌اید، حتماً باید رصد داده‌ها را هم به‌صورت منظم در برنامه خودتان بگنجانید. بدون داده، مسیر مثل راه رفتن در تاریکی است.

چند تکنیک طلایی برای موفقیت در موبایل مارکتینگ

اگر می‌خواهید در دنیای شلوغ و پررقابت بازاریابی دیجیتال جای خود را باز کنید، لازم است روی موبایل مارکتینگ به عنوان یکی از اصلی‌ترین ابزارهای خود حساب کنید. حالا وقت آن است که نگاهی دقیق‌تر به چند تکنیک کاربردی و امتحان‌شده بیندازیم که می‌توانند تاثیر مستقیمی روی موفقیت کمپین‌های موبایلی شما بگذارند.

بدون وب‌سایت موبایل‌فرندلی، راه به جایی نمی‌برید

اول از همه باید مطمئن شوید که وب‌سایت شما با موبایل سازگار است. خیلی ساده، اگر کاربری وارد سایت شما شود و مجبور باشد برای دیدن محتوا مدام زوم کرده یا به چپ و راست اسکرول کند، احتمالاً همان لحظه صفحه را می‌بندد و می‌رود سراغ رقیب‌تان.

گوگل هم این موضوع را جدی می‌گیرد. اگر سایت شما موبایل‌فرندلی نباشد، به راحتی رتبه‌اش را پایین می‌آورد. پس بهتر است هرچه زودتر با ابزارهای رایگان خود گوگل مثل Mobile-Friendly Test، سایت‌تان را بررسی و مشکلاتش را برطرف کنید.

تجربه کاربری خوب یعنی نصف راه موفقیت را رفته‌اید

این روزها اکثر مخاطبان شما با گوشی به سایت‌تان سر می‌زنند. پس باید تمام بخش‌های سایت، از منوها گرفته تا دکمه‌ها و فرم‌ها، طوری طراحی شوند که در گوشی به راحتی قابل استفاده باشند. اگر فقط به این نکته توجه کنید که ۶۴٪ کاربران موبایل، سایتی که دیر لود شود را ترک می‌کنند، می‌فهمید که چرا باید به سرعت سایت هم اهمیت بدهید.

تبلیغات ایمیلی؛ ساده اما موثر

نکات عملی بازاریابی موبایلی چیست

حالا که بحث راحتی کاربران موبایل را مطرح کردیم، برویم سراغ ایمیل مارکتینگ. شاید فکر کنید دیگر کسی ایمیل نمی‌خواند، اما جالب است بدانید ۵۷٪ ایمیل‌ها روی گوشی باز می‌شوند. اگر طراحی ایمیل شما واکنش‌گرا نباشد یا دکمه‌های CTA بیش از حد کوچک باشند، مخاطب به‌سادگی آن ایمیل را پاک می‌کند.

ایمیل باید ساده، کوتاه و قابل کلیک با انگشت باشد. موضوع و نام فرستنده هم باید خلاصه و جذاب نوشته شود، چون در موبایل فقط چند کلمه اول نمایش داده می‌شود.

صفحات فرود شما هم باید کاربرپسند باشند

شما با یک ایمیل کاربر را جذب می‌کنید، اما اگر او روی لینک کلیک کند و وارد صفحه‌ای شود که در موبایل بد نمایش داده می‌شود، همه زحمت‌تان بر باد می‌رود. طراحی صفحات فرود باید کاملاً موبایل‌محور باشد؛ یعنی تصاویر به‌درستی لود شوند، فرم‌ها کوتاه و ساده باشند و دکمه‌ها به راحتی لمس شوند.

پیامک هنوز زنده است؛ فقط درست استفاده‌اش کنید

بازاریابی پیامکی در ایران خیلی بد استفاده شده و بیشتر باعث آزار مخاطب شده تا تعامل. اما اگر اصولی پیش بروید، پیامک می‌تواند معجزه کند. نرخ باز شدن پیامک ۹۸٪ است، یعنی تقریباً همه آن را می‌خوانند.

رمز موفقیت در بازاریابی پیامکی، شخصی‌سازی است. یعنی محتوایی که می‌فرستید باید دقیقاً برای آن مخاطب نوشته شده باشد. از اصطلاحات مبهم یا متن‌های طولانی دوری کنید. کوتاه، شفاف، مودبانه و با یک پیشنهاد مشخص وارد شوید.

از اپلیکیشن‌ها نهایت استفاده را ببرید

اگر کسب‌وکار شما اپلیکیشن دارد، از آن به عنوان یک ابزار تبلیغاتی فوق‌العاده استفاده کنید. حتی اگر اپ ندارید، می‌توانید با همکاری با اپلیکیشن‌های دیگر، پیغام‌تان را به کاربران هدف برسانید.

پوش نوتیفیکیشن‌ها ابزار قدرتمندی برای ارتباط فوری هستند. اگر محتوای مناسب و به‌موقع بفرستید، می‌توانید کاربران را به راحتی به اقدام وادار کنید. مثلاً یادآوری برای تکمیل خرید، معرفی یک تخفیف خاص یا پیشنهادهای شخصی‌سازی‌شده.

نوتیفیکیشن درون‌برنامه‌ای؛ پیام‌هایی مخصوص مشتریان وفادار

اگر کسی اپلیکیشن شما را نصب کرده، یعنی به برند شما علاقه دارد. حالا وقت آن است که با اعلان‌های درون‌برنامه‌ای، تجربه‌ای بهتر برای او بسازید. از این طریق می‌توانید ویژگی‌های جدید را معرفی کنید، کاربر را به تعامل بیشتر دعوت کرده یا حتی با یک CTA خوب او را به خرید یا ثبت‌نام هدایت کنید.

از قدرت QR Code و واقعیت افزوده غافل نشوید

کیوآر کدها می‌توانند فقط با یک اسکن ساده، کاربر را به هر صفحه‌ای که می‌خواهید هدایت کنند. مثلاً برای دانلود اپ، دیدن ویدیو، ثبت‌نام در کمپین یا حتی تماس با شما. به‌راحتی می‌توانید با ابزارهای رایگان مثل qrstuff.com این کدها را بسازید و روی پوستر، بسته‌بندی یا حتی کارت ویزیت قرار دهید.

واقعیت افزوده هم به‌تدریج دارد جای خود را در بازاریابی موبایلی باز می‌کند. شاید امروز هنوز فراگیر نشده باشد، اما فردا ممکن است یکی از اصلی‌ترین ابزارها برای تعامل با مشتری باشد. برندهای مطرح همین حالا هم دارند از آن برای معرفی محصولات و جلب توجه مخاطب استفاده می‌کنند.

سخن پایانی

حالا که با دنیای بازاریابی موبایلی آشنا شدید، وقت آن رسیده که موبایل را نه فقط یک ابزار، بلکه یک فرصت واقعی برای رشد کسب‌وکار خودتان ببینید. مشتریان شما همیشه گوشی در دست دارند؛ پس چرا شما نباید دقیقاً همان‌جا باشید؟ اگر پیام برندتان را جایی به گوش‌شان برسانید که بیشترین توجه را دارند، یعنی یک قدم جلوتر از رقبا هستید. بازاریابی موبایلی این شانس را به شما می‌دهد که همیشه در مرکز توجه بمانید. پس موبایل را ساده نگیرید، بلکه هوشمندانه از آن استفاده کنید.

منبع: optimove.com